از جنس خاک

فدائی خاک خونین ایرانم، عاشق و دلداه شهیدانم

از جنس خاک

فدائی خاک خونین ایرانم، عاشق و دلداه شهیدانم

از جنس خاک

ما بدان مقصد عالـی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شـما گامـی چند

بایگانی


محموداحمدی نژاد با رویکرد دیپلماسی عمومی بارها هژمونی غرب را دچار خدشه کرد و نشان داد محور مقاومت با مرکزیت ایران الگوی مناسبی برای پیشرفت در تمامی عرصه هاست.این نوع برخورد رئیس جمهور سابق ایران باعث شکل گیری یک جریان فکری عمیق نه تنها در ایران و خاورمیانه بلکه حتی تا آمریکای جنوبی و بیخ گوش ایالات متحده شد.ـ

سید محمد مهدی خازنی:

ـ

سال ۸۴ زمانی که احمدی نژاد وارد عرصه انتخابات شد شاید کمتر کسی برای او شانسی متصور بود تا بر مسند ریاست جمهوری اسلامی ایران بنشیند اما وی که سال ها سابقه فعالیت سیاسی را در کارنامه داشت خوب می دانست که چگونه می تواند نظر موافق ملت را به وسیله تبیین شعار های حقیقی انقلاب به دست آورد.

ـ

از جمله مهم ترین این شعار ها عدالت در توزیع ثروت و کوتاه نمودن دست چپاولگران بوداما این مشی احمدی نژاد به مذاق بازندگانی که سالها تمام قدرت سیاسی و بواسطه آن ثروت کشور را در سیطره داشتند خوش نیامد چرا که قطعا در ادامه رییس جمهور جدید دیگر به خواسته های آنان تن نمی داد و مطمئنا بر سر راهشان مانعی جدی بود.

ـ

مطابق انتظار مخالفان رئیس جمهور سابق بیکار ننشستند و به انتقاد از اقدامات دولت پرداختند ولی هرچه از عمر دولت نهم می گذشت محبوبیت احمدی نژاد افزایش پیدا می کرد، دراین بین آنچه که برای مخالفان، رعب انگیز به نظر می رسید از دست رفتن پایگاه اجتماعی این گروه بود؛ گروهی که پس از انقلاب هر چند در برخی مواضع با هم متضاد بودند اما قواعد بازی را خوب رعایت می کردند تا قدرت را به آسانی واگذار نکنند بلکه از شکلی به شکل دیگر صاحب آن شوند.

ـ

 

رفتار های احمدی نژاد نه تنها با قواعد سیاستمدارن ایران همخوانی نداشت بلکه تبدیل به چالشی جدی برای چارچوب های کثیف سیاست جهانی شد تا فصل نوینی در گفتمان انقلاب اسلامی چه در بعد داخلی و چه در ابعاد خارجی ایجاد شود، هرچند این طرز تفکر برخاسته از اندیشه بنیانگذار انقلاب و رهبری بود ولیکن به دلیل زمامداری عده ای بی تفاوت نسبت به این موضوع به ورطه فراموشی سپرده شد بود.

ـ

تلاش شبانه روزی محمود احمدی نژاد در راستای شعار هایی که بر مبنای تفکرش داده بود باعث شد تا روز به روز بر تعداد حامیان مردمی وی افزوده شودزیرا ملت ایران هیچگاه تا پیش از وی چنین حجمی از خدمت را از جانب مسئولان خود ندیده بودند اما همین خدمت بی وفقه باعث شد تا دشمنی ها هم رو به فزونی گذارد.مخالفانی که تا دیروز امید به بازگشت داشتند،ادامه وضع موجود را زمینه ساز اضمحلال کامل خود در عرصه سیاسی کشور می دیدندو تصمیم به عداوت با احمدی نژاد گرفتند.

ـ

دشمنان رئیس دولتهای نهم و دهم در گام نخست تلاش نمودند تا با کارشکنی های اقتصادی چنان فشاری را بر دولت احمدی نژاد ایجاد نماید تا پایگاه مردمی به وجود آمده برای وی را نابود سازند ولی تدابیر رئیس جمهور سابق به گونه ای علمی و قابل انعطاف بود که ذره ای فشار بر دوش مردم سنگینی نکرد مگر در ماه های پایانی دولت دهم که احمدی نژاد تنها ماند و جنگ تمام عیار اقتصادی با توطئه به هم ریختن بازار سکه و ارز بروز یافت، هر چند بخش عمده ای از لایه های اجتماعی همان شرایط را نیز بر رکود کشنده و ویرانگر کنونی ترجیح می دهند.

ـ

کنش و واکنش های دکتر احمدی نژاد در عین حساب شده بودن غیر قابل پیش بینی هم بود تا جایی که مدیریت ایران را در حوزه تعیین قیمت نفت وگاز تبدیل به فرصتی استثنایی کرد تا بتواند جهشی رو به جلو را برای اقتصاد ایران به ارمغان بیاورد. ایران موفق شد قیمت نفت را به طرز بی سابقه ای افزایش دهد، درآمد حاصل از فروش نفت باعث شد ایران شاهد یک رشد بی سابقه در همه زمینه ها بویژه زیر ساخت های اساسی شود.

ـ

اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و طرح مسکن مهر موج دیگری از استقبال افکار عمومی را نسبت به جریان احمدی نژاد ایجاد کرد.

ـ

ویژگی های مثبت دولت نهم و دهم به حدی زیاد بود که ضمن بهبود اوضاع اقتصادی توانسته بود بستری مناسب برای فعالیت های فرهنگی نیز ایجاد کند، به عبارت دیگر محمود احمدی نژاد با مطلوب سازی نسبی وضعیت معیشت و رفاه ملت ایران نشان داد، مقاومت در برابر جریان سرمایه داری گفتمانی است که هم باعث خودباوری داخلی می شود و هم اقتدار بین المللی را درپی دارد.

ـ

ضدیت آشکار دکتر احمدی نژاد باتفکرات سرمایه داری ضمن بروزجدی دشمنی های داخلی موجب احساس خطر گسترده در میان داعیه داران اصلی آن در دنیا یعنی صهیونیست ها شد؛ رئیس جهور سابق جمهوری اسلامی بارها اساس رژیم صهیونیستی و هولوکاست را زیر سوال برد.

ـ

 

محموداحمدی نژاد با رویکرد دیپلماسی عمومی بارها هژمونی غرب را دچار خدشه کرد و نشان داد محور مقاومت با مرکزیت ایران الگوی مناسبی برای پیشرفت در تمامی عرصه هاست.این نوع برخورد رئیس جمهور سابق ایران باعث شکل گیری یک جریان فکری عمیق نه تنها در ایران و خاورمیانه بلکه حتی تا آمریکای جنوبی و بیخ گوش ایالات متحده شد.

ـ

دیپلماسی عمومی دولت سابق به اندازه ای موفقیت به همراه آورد که شیمون پرز رئیس وقت رژیم صهیونیستی در گفت و گو با فاکس نیوز در مهرماه سال ۱۳۸۹ گفت: “ما باید وضعیتی به وجود بیاوریم که درآن، بودن با احمدی نژاد به یک ننگ تاریخی تبدیل شود. اویک دیکتاتوراست. اویک قاتل است. او یک تروریست است. او تقریبا به عنوان یک قهرمان فرهنگی پذیرفته شده است. چنین وضعیتی مایه شرمساری است. ماباید ارزشهایمان راتقویت کنیم. باید اهمیت شرمساربودن را برگردانیم.

ـ

نکته جالب توجه پس از این سخنان رئیس وقت اسرائیل این است که به طرز مشکوک و سازمان یافته ای هجمه های گذشته مخالفان احمدی نژاد، استراتژی سازمان یافته تری پیدا کرد و رسانه ها و شخصیت های گوناگون عداوتی به مراتب شدید تر را در قبال احمدی نژاد به نمایش گذاشتند. تا پیش از این ممکن بود در برخی از مسائل به صورت هماهنگ توپخانه تخریب را بر ضد رئیس جمهور سابق تجهیز کنند اما به دلیل تصمیمات صحیح محموداحمدی نژاد تمام این تخریب ها نتیجه عکس داشت.

ـ

پروژه ای که در ذهن دشمنان قسم خورده رئیس دولت نهم و دهم بود و اکنون نیز ادامه دارد وارد کردن تهمت های بی اساس در گذشته، حال و آینده به دکتر احمدی نژاد است. این پروژه تا زمانی که رئیس جمهور سابق بر سر کار بود به دلیل آنکه رئیس جمهور شخصیتی است که دارای از تریبون قابل توجهی برای پاسخگویی برخوردار است، همواره خنثی می شد ولی در دوسال اخیر با تاکتیکی منظم دنبال شده است.

ـ

هرچند با تمام این تفاسیر مردم به حدی در زمان دولت سابق به بلوغ فرهنگی رسیده اند که نسبت به این تحرکات عکس العمل منفی نشان می دهند ولی جای تاسف فراوان است که چرا در داخل برخی علنا هدفگذاری شیمون پرز را دنبال می کنند.

ـ

یک روز حسین مرعشی هر کس را که از تکرار دولت سابق تنش نلرزد بی شرف می نامند و روز دیگر صادق خرازی برای روی کار نیامدن احمدی نژاد وعده خون ریزی می دهد. به راستی این جماعت که مدعی پیروی از خط امام هستند چرا در هشت سال جنگ ایران با دنیا شرف به خرج نداند و خون خود را فدای ایران و اسلام نکردند؟ آنها اکنون به کدام پشتوانه برای ملت تعیین تکلیف می کنند؟

ـ

به هر ترتیب مردم ایران خود بهتر می دانند بعضی ها که جز آنگلوفیل یا آمریکوفیل بودن فضیلت دیگری درکارنامه ندارند، گویا جدیدا به مقام اسرائیلوفیل نیز نائل شده اند تا خانه هایشان از این هم که هست بزرگتر شود واتومبیل هایشان لوکس تر.

ـ

امابد نیست مستحضر باشند ایرانی باشرف هیچگاه رهنمودهای امام سفر کرده خود را از یاد نخواهد برد که فرمود:هرکجا دشمن از شما تعریف کرد به خودتان شک کنید و به هر کجا حمله کرد آن جا را نقطه قوت خود بدانید.”

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۴ ، ۰۸:۵۰


سلام و ارادت به همه عزیزان

فرارسیدن نهم ربیع الاول را به دلیل به هلاکت رسیدن دو عمر که یکی عمر بن سعد از ملعونین واقعه عاشورا به دست مختار و دیگری را تبریک می گویم.

هر سال این موقع یعنی در نهم ربیع الاول برایم این سوال مطرح است و درباره آن تفکر می کنم و گاهی بحث و امسال هم با کمک اینترنت کمی تحقیق اینترنتی کردم و ما حصل آن این است که در زیر می خوانید، اما بسیار دوست دارم در قسمت نظرات این پست دوستان بحث مطرح شده را ادامه دهند و نقطه نظرات خود را بگویند و ادله خود را بیاورند تا شاید به نتیجه ی خوبی برسیم. و به درد همه مان بخورد.البته بنده این متن را از وب سایت از جنس خدا برای شما با کمی تغییر بدلیل اینکه شخصا به بعضی از موارد اعتقاد دارم و می خواهم به نتیجه بهتری برسم آورده ام و نظر شخصی خودرا در انتها بیان می دارم.

 

ابهام و سوال این است:

عده زیادی روز نهم ربیع الاول را روز شادی و جشن می دانند. برخی آن را عید تاج گذاری امام زمان (روح های ما فدای خاک قدومش) و یا مودبانه تر روز آغاز امامت ایشان می دانند و این به جهت آن است که قول معروف درباره تاریخ شهادت امام حسن عسگری (ع) هشتم ربیع الاول است و از فردای آن روز امامت امام بعدی یعنی امام زمان (عج) شروع می شود. صدا و سیما اصلا محلی از اعراب ندارد ولی صرف یادآوری باید گفت که آنها هم تابع همین نظرند و با ارائه گل های بزرگ و گران در اخبارهای سراسری و احیانا نشست و بحث در خصوص امامت و ولایت و در بعضی موارد تبریک مستقیم آغاز امامت امام زمان به این دسته پایبندند.

کسان دیگری چون خود من این را قبول نداریم. استدلال ما این است که معنی ندارد فردای شهادت یک امام معصوم خوشحالی کنیم و جشن بگیریم به جهت امام شدن امام بعدی. ببخشید که شاید زبان اشاره ام به این مطلب کمی بد است. ولی من واقعا این را به همین اندازه سخیف می دانم. مگر نه اینکه همه بزرگواران و حضرات معصومین ما نور واحد هستند. پس رفتن یکی و آمدن دیگری حتی اگر امام زمان باشد چه فرقی دارد. اتفاقا این باعث اندوه است که یک امام و یک واسطه فیض و یک معصوم با خصوصیات آن چنانی که در جامعه کبیره می خوانیم را به دست خود کشته ایم (چه ما چه دشمنان ما، به هر حال ما انسان ها) و بعد خوشحالیم که بعدی آمد. بی معنی به نظر می رسد. شاید اتفاقا باید ناراحت باشیم که یکی از تعداد ثابت دوازده نفری وعده داده شده ایشان کمتر شد!

از طرف دیگر آیا نباید ما در هم هچیزمان نگاه به معصومین و پیشوایان خود کنیم؟!

قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ فَاخْتَارَنَا وَ اخْتَارَ لَنَا شِیعَةً یَنْصُرُونَنَا وَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ یَبْذُلُونَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَنْفُسَهُمْ فِینَا أُولَئِکَ مِنَّا وَ إِلَیْنَا. (بحارالانوار ج۴۴ ص۲۸۷)

مولا امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: خداوند تبارک و تعالی مخلوقات زمین را مورد توجه و دقت قرار داد، سپس ما (اهل بیت) را اختیار فرمود و برای ما شیعیان را اختیار فرمود. شیعیانمان ما را یاری می کنند و در فرح و شادی ما اظهار خوشحالی می کنند و برای حزن ما اظهار حزن و اندوه می کنند. و آنها اموال و نفس های خودشان را برای ما بذل و بخشش می نمایند. آنها از ما و به سوی ما هستند.

کدامیک از معصومین چنین روالی را توصیه کرده اند؟ خود امام زمان (عج) فردای شهادت پدر بزرگوارشان خوشحال بودند یا ناراحت؟ مقام معظم رهبری توصیه به جشن می کنند و تبریک می گویند این روز را؟ امام خمینی در این روز خوشحال بود؟ حضرت آقای بهجت چطور؟ (من واقعا نمی دانم ها. اگر درباره سیره این بزرگان در این باره کسی چیزی می داند عنوان کند)

نکته دیگر اینکه ما از این جشن ها که می گیریم به کجا قرار است برسیم؟ اگر قرار است به بهانه آغاز ولایت و امامت امام زمان جشن بگیریم تا مردم یادشان نرود که منتظرند و امامی دارند و اینها (برخی از دسته اول استدلال شان این است) نیازی به جشن گرفتن و عید گرفتن است؟ نیازی به گل و شیرینی است؟ خوب نیست در عین اینکه هنوز در مصیبت امام عسگری هستیم درباره امامت امام زمان و پایبندی به آن حضرت و خصوصیات واقعی انتظار به بحث و پخش سخنرانی ها و وعظ ها بپردازیم. از گل گذاشتن در اخبار سراسری چه چیزی عاید می شود؟

چرا برای دیگر امامان معصوم چنین کاری نمی کنیم. اگر این طور است باید فردای عاشورا عید امامت حضرت سجاد (ع) را بگیریم. ایشان کم کسی بوده اند؟ کم امامی بوده اند؟ کمتر از بقیه واسطه فیض بوده اند؟ کمتر از بقیه همه آن صفات اشاره شده در جامعه کبیره را دارند؟! هرگز. پس چرا برای ایشان چنین کاری نمی کنیم؟

اگر به امامان دیگر همین ما مردم و همین ما انسان ها اجازه می دادیم و کمک می کردیم و خباثت نمی ورزیدیم، آنها منجی عالم بشریت نمی شدند؟ آنها نمی توانستند جهان را نجات دهند. اراده خدا بر این بوده، درست. ولی ما چه کرده ایم و برای چه جشن می گیریم؟! و اس ام اس تبریک می فرستیم!!!

 

پی نوشت1 :  ادرس وب سایت از جنس خدا: http://azjensekhoda.com

پی نوشت 2: نظر بنده با این مطلب قرابت بیشتری دارد، روزبعدازشهادت امام حسن عسکری(علیه السلام)مصادف باآغازامامت حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) است وجشن میگیریم چون آخرین امام ماهستندوامامت ایشان هنوزادامه دارد. اما ما چرا روزبعدازعاشوراجشن امامت برای امام سجادنمیگیریم؟دلیلش روشن است چون امامت ایشان باشروع امامت امام محمدباقرپایان یافت وهمینطورامامت تمام امامان دیگر باشروع امامت فرزندشان به پایان رسیده وامامت به فرزندشان رسیده.تازمانی که امامت به حضرت مهدی(عج)میرسدوامامت ایشان هنوزادامه داردتازمانی که به اذن خداوندقیام کندومنتقم خون امامان پیش ازخودش شود.آیانبایدامامت امامی که همیشه دربین ماست ولی مالیاقت دیدنش رانداریم جشن بگیریم؟!مطماناامام حسن عسکری نیزازاین جشن خوشحال خواهندشد که امامت فرزندش راقبول کرده ایم وجشن بگیریم.جشن گرفتن برای آغازامامت ایشان هرگز(نعوذبالله)سخیف شمردن امامت امامان دیگرنیست.چراکه ایشان منتقم خون امامان دیگرهستندوامام دیگربشارت امامت ایشان راپیشتر داده اند.جشن مابرای این است که اوانتقام خون امامان دیگروپدرش که روزقبلش ذرعزایش بودیم را خواهدگرفت.در قرآن نیز به منجی بودن ایشان اشاره شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۱:۲۵